سندرم متابولیک در ارتباط با شاخص غذایی جدید، پارامترهای متابولیکی، نسفاتین-1 و امنتین-1
سندرم متابولیک مجموعهای پیچیده از ناهنجاریهای متابولیکی به هم پیوسته شامل چاقی، مقاومت به انسولین، دیسلیپیدمی و پرفشاری خون است که به طور جمعی افراد را در معرض خطر بالای بیماریهای قلبی-عروقی (CVDs) و دیابت نوع 2 (T2DM) قرار میدهد. این اختلال چندعاملی که از اهمیت جهانی برخوردار است، در دهههای اخیر با همهگیری جهانی چاقی و سبک زندگی کمتحرک شیوع بیشتری یافته است. به همین دلیل، شناسایی شاخصهای زیستی قوی و شاخصهای پیشبینیکننده که بتوانند پاتوفیزیولوژی پیچیده سندرم متابولیک و عوارض کاردیو-متابولیکی آن را روشن کنند، به یک ضرورت فوری تبدیل شده است.
رژیم غذایی یک عامل خطر تعدیلپذیر مهم برای بیماریهای مزمن غیرواگیر (NCDs) از جمله سندرم متابولیک است و اصلاحات غذایی به طور مداوم به عنوان یک استراتژی پیشگیرانه قوی علیه سندرم متابولیک شناخته شده است. برای پیشگیری و مدیریت این سندرم، توصیه میشود مصرف روزانه غذاهای غنی از فیبر، ماهی، محصولات لبنی و آجیل افزایش یابد و مصرف غلات کامل، حبوبات و میوهها بیشتر شود. جایگزینی اسیدهای چرب اشباع با اسیدهای چرب تکغیراشباع و چندغیراشباع و محدود کردن مصرف قندهای آزاد نیز بسیار توصیه میشود.
در این زمینه، شاخص کاردیو-محافظتی (CPI) به عنوان ابزاری نویدبخش برای طبقهبندی خطر و پیشبینی اختلالات متابولیکی ظاهر شده است. برخلاف الگوریتمهای قدیمی ارزیابی خطر که عمدتاً به عوامل خطر منفرد متکی هستند، CPI چندین پارامتر غذایی را یکپارچه میکند تا ارزیابی جامعی از سلامت قلبی-عروقی و وضعیت متابولیکی ارائه دهد. این شاخص که برای اولین بار توسط Ponce X و همکاران پیشنهاد شد، بر اساس هفت دستورالعمل غذایی سازمان بهداشت جهانی برای پیشگیری از بیماریهای قلبی-عروقی تدوین شده است. این دستورالعملها شامل مصرف پروتئین غذایی ≥ 10٪ از کل انرژی رژیم غذایی، چربی کل ≤ 30٪ از کل انرژی رژیم غذایی، اسیدهای چرب اشباع (SFAs) ≤ 10٪، اسیدهای چرب چندغیراشباع (PUFAs) < 10٪، کلسترول < 300 میلیگرم در روز، فیبر ≥ 20 گرم در روز و مصرف میوه و سبزیجات ≥ 400 گرم در روز است.
اهمیت شاخص CPI نه تنها در توانایی آن برای کمیسازی خطر قلبی-عروقی، بلکه در توانایی آن برای شناسایی فنوتیپهای متابولیکی خاص و پیشبینی پیشرفت عوارض متابولیکی در افراد دارای عوامل خطر کاردیو-متابولیکی نهفته است. مطالعات اخیر کاربرد رژیم غذایی CPI را به عنوان یک پیشبینیکننده قوی رویدادهای قلبی-عروقی نامطلوب از جمله انفارکتوس میوکارد، سکته مغزی و نارسایی قلبی، مستقل از عوامل خطر قدیمی، برجسته کردهاند. همچنین شواهد جدید نشان میدهد که ممکن است بین رفتارهای غذایی و آدیپوکینهای جدید، نظیر نسفاتین-1 و امنتین-1، در سندرم متابولیک ارتباط وجود داشته باشد. این آدیپوکینها به دلیل اثرات چندگانه خود بر هموستاز انرژی، حساسیت به انسولین و عملکرد قلبی-عروقی توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. مطالعات نشان دادهاند که رژیم غذایی پرچرب سطح نسفاتین-1 را کاهش میدهد؛ در حالی که نسفاتین-1 از طریق سرکوب اشتها و کاهش وزن بدن، متابولیسم گلوکز را بهبود میبخشد.
نسفاتین-1، مشتق شده از نوکلئوبایندین-2 (NUCB2)، به دلیل نقشهای فیزیولوژیکی متنوع خود در تنظیم متابولیسم، هموستاز انرژی و عملکرد قلبی-عروقی مورد توجه قرار گرفته است. شواهد جدید حاکی از آن است که نسفاتین-1 نقش محوری در پاتوفیزیولوژی سندرم متابولیک و عوارض قلبی-عروقی مرتبط با آن ایفا میکند. این پپتید ویژگیهای ضدالتهابی دارد و ممکن است اثرات محافظتی در برابر اختلال عملکرد اندوتلیال، استرس اکسیداتیو و آترواسکلروز داشته باشد.
جالب است که رابطه بین نسفاتین-1 و رژیم غذایی CPI تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده و مسیر تحقیقاتی جذابی را برای بررسیهای بیشتر ارائه میدهد. در حال حاضر هیچ مطالعهای برای ارزیابی ارتباط بین CPI یا رژیم غذایی CPI با نسفاتین-1 وجود ندارد. به همین منظور هوشنگ باوندپور و همکاران، در مطالعهای شاخص CPI را به عنوان یک پیشبینیکننده قوی برای فنوتیپهای متابولیکی، فشار خون بالا، نسفاتین-1 و امنتین-1 در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک بررسی کردند. هدف اصلی اندازهگیری CPI در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک و بررسی ارتباط آن با اجزای این سندرم از جمله نشانگرهای گلیسمیک، فشار خون، لیپیدهای سرم، نسفاتین-1 و امنتین-1 بود.
348 فرد دارای اضافه وزن و چاقی مبتلا به سندرم متابولیک در این مطالعه شرکت کردند. آزمونهای آنتروپومتریک و آزمایشگاهی شامل اندازهگیری نشانگرهای متابولیکی، نسفاتین-1 و امنتین-1 با استفاده از کیتهای تجاری انجام شد.
نتایج این مطالعه که در مجله BMC Endocrine Disorders در سال 2024 به چاپ رسید نشان داد که افرادی که در اولین سهک CPI قرار داشتند در مقایسه با افرادی که در بالاترین سهکها قرار داشتند، دارای غلظتهای پایینتر لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) و غلظتهای بالاتر لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL)، تریگلیسیرید (TG)، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک (SBP، DBP) بودند. پس از تعدیل اثرات مخدوشکننده سن، جنسیت، شاخص توده بدنی، فعالیت بدنی و کل کالری دریافتی، تفاوت معنیداری برای LDL در میان سهکهای CPI مشاهده نشد. علاوه بر این، کلسترول سرم، انسولین و مقاومت به انسولین نیز در مدلهای خام و تعدیلشده در میان سهکهای CPI معنیدار نبودند. بهعلاوه، قرار گرفتن در سومین سهک CPI با سطوح بهطور معنیداری بالاتر نسفاتین-1 و امنتین-1 در مقایسه با پایینترین سهکها در مدلهای خام و تعدیلشده همراه بود. نتایج این یافتهها نشان میدهد که CPI با پارامترهای متابولیکی، فشار خون، و سطوح نسفاتین-1 و امنتین-1 در سندرم متابولیک رابطه مثبت دارد.
ارسال نظر