تحلیل مقایسه ای گزینه های درمانی برای نارسایی مزمن قلبی و افسردگی: مروری سیستماتیک و متاآنالیز
افسردگی با علائمی مشخص می شود که بر فرآیندهای شناختی، عاطفی و رفتاری بیمار تأثیر می گذارد. ارتباط بین افسردگی و نارسایی قلبی در مطالعات متعدد نشان داده شده است، اما نرخ شیوع متفاوت است. وجود افسردگی پیامدهای منفی برای بیماران نارسایی قلبی دارد، به ویژه از طریق کاهش بقا و افزایش خطر حوادث ثانویه.

علاوه بر این، تأثیرات رفتاری افسردگی میتواند احتمال تبعیت از درمان و اصلاح رفتارهای سبک زندگی را کاهش دهد، که ممکن است بیشتر به پیامدهای نامطلوب کمک کند. مداخلات مختلفی برای درمان افسردگی در بیماران نارسایی قلبی (HF) مورد ارزیابی قرار گرفته است. با این حال، توصیه های روشن و ثابت وجود ندارد. به همین منظور حمیدرضا سلیمانی و همکاران مطاله ای سیستماتیک را برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) که تأثیر گزینههای درمانی مختلف بر نمرات افسردگی در بیماران نارسایی قلبی را ارزیابی میکرد، انجام دادند.
پیامد اولیه تغییر در نمرات افسردگی بود که به عنوان تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) ارائه شد. یک شبکه بیزی برای متاآنالیز ساخته شد. بیست و پنج RCT شامل 6014 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی و افسردگی تأیید شده بین سال های 2003 و 2022 وارد مطالعه شدند.
نتایج این مطالعه که در مجله ی Heart Failure Reviews در سال 2024 به چاپ رسید نشان داد که در مقایسه با درمان معمول (TAU) ، فقط درمان رفتاری شناختی (CBT) منجر به کاهش قابل توجه نمرات افسردگی می شود. سایر مداخلات نمرات افسردگی را به طور قابل توجهی بهبود ندادند. این نتایج نشان می دهد که برای بیماران مبتلا به HF و افسردگی،CBT می تواند به طور قابل توجهی افسردگی را بهبود بخشد، که موثرترین درمان است.
ارسال به دوستان