پارگی بطن راست کلسیفیه شده به هموگرافت شریان ریوی با اتساع بالون - نجات اضطراری توسط ونوس P-Valve
ناهنجاری های مادرزادی که شامل دریچه ریوی یا مجرای خروجی بطن راست (RVOT) می شود، مانند تترالوژی فالوت (TOF)، تنه شریانی (TA) و آترزی ریوی (PA)، تقریباً در یک پنجم موارد CHD دیده می شود. زمان بهینه برای اصلاح ناهنجاریهای RVOT از طریق جراحی، مانند افزایش پچ RVOT، قرار دادن دریچههای بیوپروتز و لولههای دریچهدار، معمولاً در چند ماه اول پس از تولد است. بسیاری از بیماران به دلیل اختلال در عملکرد RVOT نیاز به انجام مجدد عملیات بعدی دارند.
تعداد زیادی از این بیماران با کاشت دریچه ریوی از راه پوست (PPVI) درمان می شوند، روشی که از زمان اولین معرفی آن در سال 2000 توسط Bonhoeffer و همکاران، جایگزین جراحی قلب باز در درصد قابل توجهی از بیماران شده است. با این حال، احتمال بروز عوارض تهدید کننده زندگی مانند انسداد عروق کرونر یا انسداد یا پارگی مجاری از قبل کاشته شده وجود دارد که ممکن است کلسیفه شده باشند.
حجت مرتضایان و همکاران در سال 2024 در مجله International Journal of Emergency Medicine یک مورد پسر 13 ساله با سابقه جراحی قلب شامل ترمیم TOF و عمل مجدد RVOT با مجرای هوموگرافت را گزارش کردند. در این بیمار مجرا به شدت کلسیفیه و تنگ شده و منجر به پارگی آن شده بود.
این بیمار با تنگی نفس پیشرونده که در حین فعالیت بدنی بدتر بود به اورژانس (ED) معرفی شد. علائم اخیراً شدیدتر شده بود و او در کلاس NYHA III قرار گرفت. در سن 3 ماهگی با سیانوز معرفی شد و تترالوژی فالوت (TOF) تایید شد. بلافاصله پس از آن، ترمیم جراحی کامل TOF انجام شد. در سن 6 سالگی، جراحی تعویض دریچه ریوی (PVR) با مجرای هوموگرافت (Pulmonary homograft 27 mm) انجام شد. کاتتریزاسیون قلبی شش ماه قبل از مراجعه اخیر او انجام شده بود و فشار سیستولیک RV 70 میلیمتر جیوه، همراه با تنگی RVOT نسبتاً شدید افزایش یافته بود. در معاینه، سوفل سیستولیک جهشی بلند در سمت چپ استرنوم بالا وجود داشت. اکوکاردیوگرافی تنگی شدید RVOT (سرعت سیستولیک داپلر بیش از 4 متر بر ثانیه) و نارسایی ریوی را تایید کرد. بیمار از ED برای کاتتریزاسیون بیشتر قلبی و ارزیابی برای PPVI احتمالی بستری شد.
ارزیابی همودینامیک نشان داد که فشار سیستولیک RV 75mmHg بود. میانگین فشار PA 15 میلیمتر جیوه و گرادیان در سراسر RVOT 45 میلیمتر جیوه بود. آنژیوگرافی در RV تنگی شدید در شریان ریوی (MPA) همراه با کلسیفیکاسیون را نشان داد. تصمیم گرفته شد قبل از اقدام با PPVI از نظر فشرده سازی عروق کرونر با یک بالون غیر سازگار ارزیابی شود. بر اساس اندازه گیری های آنژیوگرافی، یک دریچه قابل انبساط با بالون با قطر 28 میلی متر یک گزینه در نظر گرفته شد. یک گایدوایر لاندرکویست 0.035 اینچی در سمت راست PA پایینی قرار داده شد و یک بالون Altosa-Gemini با قطر 28 میلیمتر و طول 50 میلیمتر به آرامی تا 6 اتمسفر باد شد که منجر به از بین رفتن کمر روی بالون شد. آنژیوگرافی در RVOT در برجستگی قدامی خلفی رضایت بخش به نظر می رسید، اما یک پارگی محتوی هموگرافت کلسیفیه در برجستگی جانبی مشاهده شد.
از آنجایی که بیمار از نظر همودینامیک پایدار بود و افیوژن پریکارد قابل توجهی در اکوکاردیوگرافی وجود نداشت، تصمیم گرفته شد که یک دریچه P-Venus خودبزرگ شونده امتحان شود. این روش برای کاشت یک یا چند استنت پوشیده شده برای کنترل پارگی و به دنبال آن قرار دادن یک THV قابل انبساط با بالون انتخاب شد. از روی گایدوایر Lunderquist در RPA، یک غلاف Fr DrySeal 26 از طریق RVOT عبور داده شد. از آنجایی که مجموعه قابل جابجایی نبود، با یک مانور، دریچه P و غلاف ونوس به آرامی به عقب کشیده شد و در نهایت با استفاده از سیم از پشت پارگی عبور کرد. پس از بررسی، آنژیوگرافی نشان داد که پارگی همچنان وجود دارد. فلر دیستال دریچه P-Venus آشکار شد و به تدریج، بخش میانی و فلر پروگزیمال با موفقیت در موقعیت خوبی مستقر شدند. بررسی نهایی آنژیوگرافی RV بسته شدن کامل مجرای پاره شده را نشان و آنژیوگرافی MPA یک دریچه مناسب P-Venus را نشان داد. همودینامیک نهایی فشار MPA 15 میلیمتر جیوه و فشار سیستولیک RV 40 میلیمتر جیوه، با یک گرادیان غیر قابل توجه در سراسر دریچه P-Venus را نشان داد. آنژیوگرافی، عروق کرونر طبیعی را بدون فشرده سازی کرونر نشان داد.
نتایج این گزارش نشان می دهد در موارد مشابه باید مناسب بودن بیماران برای روش PPVI با دقت بیشتری بررسی شود، به ویژه بیماران مبتلا به هموگرافت و کلسیفیکاسیون در مجرای آنها. علاوه بر این، پارگی مجرا ممکن است با دریچههای ریوی مصنوعی قابل انبساط، بهویژه در بیمارانی که قبلاً جراحی شدهاند، قابل کنترل باشد و کاربرد این فرضیه ارزش بررسی در تحقیقات آینده را دارد.
ارسال نظر