عملکرد سیستم بهداشتی برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در ایران
نارسایی قلبی (HF) یک بیماری مزمن است که تعداد زیادی از افراد را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد و شیوع آن در حدود ۶۴ میلیون نفر تخمین زده میشود. این بیماری بار سنگینی بر سیستم بهداشتی وارد میکند و یکی از مهمترین علل بستری شدن بیماران است.
در ایالات متحده، HF حداقل ۲٪ از هزینههای کلی بهداشت و درمان را به خود اختصاص میدهد. بر اساس یک مطالعه جامع در این کشور، هزینههای پزشکی سالانه برای مراقبت از بیماران مبتلا به HF به طور میانگین ۲۴٬۳۸۳ دلار به ازای هر بیمار تخمین زده شده است که عمدتاً ناشی از بستریهای مرتبط با HF است. شیوع نارسایی قلبی در حال افزایش است که بخشی از این افزایش به دلیل بهبود مراقبت از وقایع حاد قلبی و افزایش جمعیت سالمندان است.
ویژگیهای اپیدمیولوژیک و بالینی نارسایی قلبی در کشورهای با درآمد بالا با کشورهای با درآمد پایین و متوسط (LMIC) تفاوت دارد. افزایش شیوع، شروع در سنین پایینتر، موارد کمتر نارسایی قلبی با حفظ کسر جهشی (HFpEF)، و توزیع متفاوت علل زمینهای از ویژگیهای برجسته HF در LMIC هستند. کمبود داده از این مناطق میتواند چالشهایی را برای کارکنان بهداشت و سیاستگذاران ایجاد کند، زیرا دستورالعملها و سیاستهای کنونی عمدتاً بر اساس اطلاعات کشورهای غربی است.
حدود نیمی از بیماران نارسایی قلبی کاهش کسر جهشی (HFrEF) دارند. شواهد نشان میدهد که بدتر شدن نارسایی قلبی با کسر جهشی کاهشیافته منجر به پیشآگهی بسیار بدتری میشود. نرخ بقای ۵ ساله برای این بیماران کمتر از ۵۰٪ است. با وجود مصرف داروهای متعدد، بسیاری از بیماران مبتلا به HFrEF درمانهای توصیهشده در دستورالعملها را دریافت نمیکنند.
ایران با افزایش عوامل خطر HFrEF یک اپیدمی از بیماریهای غیرواگیر را تجربه کرده است. با این حال، تاکنون هیچ مطالعه ملی در مورد ویژگیهای اپیدمیولوژیک HFrEF در ایران وجود ندارد. علاوه بر این، هیچ ارزیابی نظاممند ملی از کیفیت خدمات بهداشتی و هزینه برای بیماران مبتلا به HFrEF در کشور انجام نشده است. در سطح گستردهتر، تحقیقات محدودی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در این زمینه وجود دارد.
استفاده از خدمات بهداشتی به تعداد و انواع خدمات ارائهشده به بیمار اشاره دارد. در حالی که هزینههای بهداشتی پیچیده هستند و از دیدگاههای مختلفی مانند بیماران، ارائهدهندگان، شرکتهای بیمه، دولتها و جامعه مورد بررسی قرار میگیرند، میتوان آنها را به هزینههای مستقیم یا غیرمستقیم دستهبندی کرد. کیفیت خدمات بهداشتی عمدتاً با میزان تطابق عملکردهای فعلی با دستورالعملها و استانداردهای مراقبت تعیین میشود. اگر کیفیت خدمات پایین باشد، ممکن است به بستری مجدد، افزایش استفاده از خدمات و هزینههای بالاتر منجر شود. به همین منظور فاطمه گرگانی و همکاران یک مطالعه (IQCAMP)، با هدف بررسی کیفیت و هزینه خدمات بهداشتی برای بیماران مبتلا به HFrEF در سطح ملی انجام دادند.
این مطالعه شامل 209 بیمار با میانگین سنی 58 سال بود که معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن کسر جهشی کمتر از 40% و تشخیص تأییدشده HFrEF را داشتند. این پژوهش از دادههای نماینده ملی برای ارزیابی استفاده از خدمات بهداشتی، هزینهها و کیفیت مدیریت HFrEF در ایران استفاده کرد.
نتایج این مطالعه که در مجله ی BMC Health Services Research در سال 2024 به چاپ رسید نشان داد که پرتکرارترین خدمات استفادهشده توزیع دارو (76%) و ویزیتهای سرپایی (53%) بودند، در حالی که خدمات توانبخشی (3%) و مراقبت در منزل (2%) کمتر مورد استفاده قرار گرفتند. هزینههای مستقیم پزشکی سالانه به طور متوسط 1,464 دلار برای هر بیمار بود که 308 دلار (21%) از آن به صورت پرداخت از جیب (OOP) انجام شد. بیشترین سهم از کل هزینه مربوط به بستری شدن در بیمارستان (68%) بود، و هزینههای دارویی بزرگترین بخش پرداختهای OOP را تشکیل میدادند (46%). اکوکاردیوگرافی برای 91.1% از بیماران در زمان پذیرش انجام شد. 71.6% از بیماران پس از ترخیص از بیمارستان، در طی هفت روز برنامهریزی برای ویزیت کاردیولوژی داشتند. 67.5% از بیماران داروهای مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین یا مسدودکنندههای گیرنده آنژیوتانسین دریافت کردند و 85% از بیماران مسدودکنندههای بتا تجویز شده بود.
بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در ایران با چالشهایی در دسترسی به مراقبتهای قلبی مناسب مواجه هستند، از جمله فقدان تداوم مراقبت و خدمات پیشرفته قلبی. این مطالعه یک نقطه مرجع اساسی برای اصلاحات آینده در نظام سلامت فراهم کرده است.
ارسال نظر